سابقه تاریخی وموقعیت جغرافیایی واطلاعات عمومی درباره اسفرجان

 

امامزاده عبدالمطلب

در این بخش با مطالب زیر آشنا می شوید

روستا به روایت تاریخ

مرکزیت روستا نسبت به روستاهای دیگر

وضعیت اقتصادی روستا در گذشته وحال

شهدای روستا درجنگ تحمیلی عراق وایران

روایتی دیگر از سابقه تاریخی اسفرجان

فرضیه شکسته شدن سد و آثار وشواهد باقیمانده ازآن

منظره عمومی از روستا که در جهت غرب به شرق و در امتداد رودخانه قرار گرفته است

سابقه روستا به روایت تاریخ

روستای اسفرجان ازنقاط سرسبزوییلاقی است که در فاصله 41 کیلومتری جنوب شرقی شهرضا واقع شده است سابقه تاریخی روستا به قرن هفتم هجری قمری ویاقبل از آن میرسد چنانچه درصفحه 107 بستان السیاحه درباره اسفرجان چنین آمده است ذ کر اسفرجان به کسر اول وسکون ثانی وفتح فا وسکون را قریه ای است که پانصد خانه دراوست خرم محلی است اسفرجان به جهت آبش ازرود گوارنده وهوایش به سردی مایل وفرخنده آن قریه در محل پست وبلند اتفاق افتاده اکثر فواکه سردسیری ممتاز خصوص گردکان وبادام وزردآلویش درآنجا امتیاز است مرامش شیعه ورند مشربند

.

آثار باقیمانده از دیواره های سد که در دو طرف رودخانه هنوز پابرجاست

دراسفرجان سدی درقدیم ساخته شده است که به سد قتلغ شاه معروف است که به روی رودخانه ای بسته شده این سد قدیمی که اکنون هم آثاروویرانه های آن باقی است بطوریکه درافواه شهرت دارد درقدیم موقعی که آب فراوان پشت سد فراهم می شده زمینهای اطراف راتا شهرضا مشروب می نموده می گویند اسفرجان درگذشته جمعیتی بالغ بر 4000 نفر داشته که از روستاهای بزرگ ومرکز اقتصادی روستاهای همجوار ومرکز دادوستد عشایر ودیگر روستاها بوده است  بنا به آمار ارائه شده اسفرجان درسال 1345 دارای جمعیتی بالغ بر3696 نفر بوده است که  زبان  آنان فارسی بدونه لهجه خاص وشیعه مذهبند

.

دیواره های محکمی که با آهک و سنگ وساروج ساخته شده و جداکردن قطعات ان هنوز مشکل است

درمورد سد قتلغ شاه این نامه درتاریخ ایران درسلسله قراختاییان نوشته شده: قطب الدین شاه جهان دختری داشت بنام مخدوم شاه خان قتلغ که اورا امیر مبارزالدین محمد مظفری به عقد خود درآورد اکثر سلاطین آل مطفر ازفرزندان این زنند نتیجه اینکه این سد از عهد آل مظفراست که دراسفرجان بسته شده می توان به استناد فوق سد قتلغ شاه راازدوره آل مظفر دانست که مربوط به قرن هفتم هجری است  

عکس دیواره باقی مانده از سد قلتغشاه را نشان می دهد که در فاصله بین دو کوه ساخته شده است

روایتی دیگر از سابقه تاریخی اسفرجان -این متن توسط غلامحسین حاج هاشمی در یکی از روزنامه های محلی سالها پیش نوشته شده است صحت وصقم آن با نویسنده است روستای اسفرجان در120کیلومتری جنوب اصفهان در دامنه کوه قرار گرفته است که بوسیله رودخانه زر چشمه یا زرین چشمه سیراب می شود نام اسفرجان مرجان معرب مهرگان بوده است انچه باعث اهمیت این منطقه شده است آب فراوان وهوای معتدل تابستانی بوده است درافسانه ها امده است که اولین بار این شهر را یکی از پسران گرگین بنا نهاد اما انچه از آثار مستند به دست می آید در حدود ده هزار سال پیش غارنشینانی در اینجا زندگی می کرده اند که غارهای ساخته شده انها هنوز پابرجاست دیگر آثار به جا مانده در این محل اسامی و نامهای مکان هاست که با وجود اینکه چندین هزار سال است شهر در زیر خاک مدفون شده است اما مکانها ومحلها همچنان پابرجاست و این از عجایب تاریخ است که جایی بعد از اینکه کلا بوسیله سیل وزلزله بکلی از میان می رود وخالی از سکنه می شود باز همان اسامی ومحلهای سابق به همان صورت اولیه 5000سال پیش نامیده می شود که این نشان دهند این است که اینجا سرزمینی بوده است معروف ومشهور و به احتمال قوی یکی از پایتخت های دوره ساسانیان بوده است یکی از اسامی به جا مانده مربوط به دوران ایلامی ها است معبدی بوده  است در محلی  که امروز بنام چغارک معروف است این معبد کوچکتر از معبد چغا زنبیل شوش بوده است وتا زمان بعد از اسلام نیز وجود داشته است زیرا با گسترش اسلام عده ای به اسلام می گرویده اند وعده ای به همان اعتقادات خود باقی می مانده اند ومسلمانان در برابر معبد چغارک مسجدی می سازند با همان وزن وقافیه بنام مسجدک که البته این دو محل فاصله زیادی از یکدیگر دارد ووسعت شهر کاملا مشهود بوده است این دو محل امروزه وجود دارند وبه همان نام خوانده می شوند

 دورنمای منطقه چغادک وتختیا که گفته می شود روزگاری منطقه اصلی مسکونی روستا در این قسمت که سمت جنوب غربی رودخانه قرار دارد بوده وتپه ای دراین محل بنام جل کفتری وجود دارد که بر بالای آن اثرات وجود قلعه بزرگی را به آسانی می توان مشاهده کرد

دومین محل باقیمانده از دوران قدیم آتشکده هاراگورا یا هرپارت که امروز به همان نام هاراگورا معروف است و در دوران بعد از اسلام این اتشکده همانند سایر اتشکده ها تبدیل به مسجد می شود که امروز مسجدی که بر روی این آتشکده ساخته شده باقی است بنام مسجد ملک احمدی این اتشکده تا زمان هخامنشیان محل مقدس وعبادتگاه مهر پرستان بوده است تا اینکه در زمان ساسانیان به اوج قدرت خود می رسد وشاید یکی از پایتخت های مذهبی دوران ساسانیان بوده است وعید مهرگان بوسیله موبدان در این معبد برگزار می شده این آتشکده از نوع آتشکدهای علامتی بوده است ودرست روبروی آتشکده ایزد خواست که آن هم امروز تبدیل به مسجد گردیده قرار داردسومین اثر به جا مانده نام تاریخی اسفرجان است اسفرجان معرب مهرجان ومهرگان بوده است در تعدیم البدان تالیف ابوافدا آمده است که مهرجان را کسری قباد به مهرگان ملقب ساخت به سبب گوارایی وخوشی هوا وسبزی صحرایش در جغرافیای تاریخی تالیف محمد تقی خان حکیم امده است مرجان معرب مهرگان است از بناهای قباد فیروز انوشیروان ملک دادگر است وروز شانزدهم مهر را پارسیان جشن می کرفتند و به علت غلبه کاوه بر ضحاک ونشستن بر تخت فریدون در این روز در کتاب آثار الباقیه تالیف ابو ریحان بیرونی ترجمه احمد دانا سرشت آمده است عید مهرگان روز شانزدهم مهر است که عید بزرگی است وگویند مهر نام آقتاب است وچون در آن روز آفتاب بر اهل عالم پیدا شده است مهرگان گویند چهارمین اثر به جا مانده که هنوز قسمتهایی از آن  باقی است سدی است قدیمی که از عجایب معماری ومهندسی  مردم آن روزگار بوده است وبا وجود فراوانی آب احداث این سد در زمانهای قدیم گویای بزرگی وعظمت این شهر بوده است تاریخ ساخت ان معلوم نیست و امروز به نام سد قتلغشاه یکی از سرداران الجایتو که در سال 706قمری وفات یافته معروف است گرچه در زمان الجایتو کارهای عمران وآبادی صورت گرفته اما به احتمال قوی ساختمان سد باز می گردد به دوران ساسانیان و به احتمال زیاد در زمان فیروز انوشیروان ساخته شده است که شاید بتوان از روی مصالح ودیواره های باقیمانده قدمت آن را مشخص کرد پایان

سنگ نبشته ای که دردیواره کوه بالای سد  کنده شده که البته مربوط به سد نمی باشد شاید مربوط به جوی آبی بوده که بعدها برای انتقال آب به بخشی دیگر از روستا در دیواره کوه هنوز آثار آن باقی است مطالب نوشته شده به مرور زمان از بین رفته است فقط بیت آخر شعر ان به این مضمون قابل خواندن است

به لطف داور ودر فكر دارا                محمد پادشاه كشور آرا

حسن كرد اين بنا را گشته تاريخ             برامد آب از اين سنگ خارا

نکته جالبی که در رابطه با معماری و محل انتخاب سد در گذشته وجود داشته لازم است به این مورد اشاره شود که در چند سال اخیر که قرار شده بود سدی به روی رودخانه اسفرجان بر پا گردد که طرح وپروژه ان پس از تحقیق چند ساله به بوته فراموشی سپرده شد باز با تحقیقات ونه حلقه چاههای گمانه زنی که در محل انجام گرفت بهترین محل برای سد باز همان محل قبلی سد تشخیص داده شد

آبراهه ای که یک طرف آن را دیواره کوه تشکیل می دهد وطرف دیگر در دامنه کوه با سنگ ساخته شده بود که کاملا از بین رفته است واثرات آن بخوبی قابل مشاهده است که در بالای سد قرار گرفته و گفته می شود که حدود 70سال پیش توسط اهالی کنده شده که آب را به قسمت شمالی روستا برساند که با مخالفت عده ای دیگر به ویرانی گراییده است شاید سنگ نبشته مربوط به این آبراه باشد

گاراژ ومسافرخانه ای که در دو طبقه ساخته شده بود وزمانی بسیار پر رونق وپر رفت وآمد بوده است که در حال حاضر خرابه هایی از ان باقیمانده است که اهالی42پارچه آبادی از توابع پادنا علیا و وسطی برای رفت وآمد بوسیله کامیون ابتدا به اسفرجان  برای تامین مایحتاج مورد نیاز خود و یا به شهرضا رفت و امد می کرده اند

مرکزیت روستا نسبت به روستاهای دیگر از نظر اجتماعی اقتصادی ومشاغل موجود درروستا

با توجه به اینکه روستای اسفرجان روستای بسیار بزرگی در بین روستاهای دیگر از نظر جمعیتی و ومساحت بوده است واز جمله روستاهای پررونق از نظر اقتصادی بوده است ونسبت به روستاهای اطراف دارای مرکزیت بوده است (روستاهای اطراف شامل هونجان-یحیی آباد-کرویه-مقصود بیک وامین آباد و...)بنابراین از روستاهای اطراف مردم درگذشته برای خرید وفروش وتهیه مایحتاج مورد نیاز خود ویا مداوای بیماران به این روستا رفت وآمد زیادی داشته اند حتی در آن زمان که روستا های اطراف فاقد وسیله نقلیه موتوری برای رفتن به نزدیک ترین  شهرکه شهرضا بوده است ابتدا به اسفرجان می آمده اند وسپس بوسیله اتوبوس ویا کامیون خود را به شهرضا می رسانده اند البته همه مایحتاج آنان در اینجا بعلت اینکه که کسبه از شهرضا اجناس مورد نیاز آنان را فراهم میکرده اند وجود داشته است واز نظر اقتصادی رونقی بیش از حال وجود داشته است چون عشایر هم برای معاملات وتعویض اجناس خود به روستا رفت وآمد زیادی داشته اندهمچنین روستا بطور کامل از نظر وجود مشاغل مورد نیاز مردم  خود کفا بوده تمامی نیاز های روزمره مردم درزمینه های مختلف بوسیله صنعت گران انجام می شده است از جمله مشاغلی که در گذشته در روستا وجود داشته وبعضی از آنها درحال حاضر وجود ندارد عبارتند از آهنگری که درروستا درمحله های مختلف استادان زبر دستی بوده اند که از ساخت قفل وکلید وکارد داس گرفته تا وسایل دیگر نیاز مردم را تامین میکرده اند یکی دیگر از مشاغل گیوه دوزی وتخت کشی بوده که استادان متبحری در این رشته فعالیت داشته اند که اکنون این حرفه کاملا ازبین رفته است مردم روستا نیز درزمینه رنگرزی تاروپود قالی و ان وقت ها که قالی بافی بسیار پررونق بوده است بی نیاز بوده اند روستا دارای چند کارگاه رنگرزی بوده که تاچندین سال پیش نیز فعالیت داشته اند همچنین در زمینه نجاری  درب وپنجره های ساخته شده توسط نجاران که از چوب گردو بوده وهنوز درخانه های قدیمی آثار آنها قابل مشاهده است یکی از نکات جالبی که در این روستا قابل اشاره است نمایندگی روزنامه های کیهان واطلاعات  وتوفیق و ندای شهرضابود که در چند دهه قبل کار توزیع روزنامه را برای روزنامه خوانان آن زمان بعهده داشت روزنامه توسط اتوبوس به روستا می رسید وتوسط آقای حاج رحمان حاج هاشمی که داروخانه کوچکی را نیز اداره میکرد بین خوانندگان ومشترکین توزیع می شد در آن زمان روستا در پایین ده یعنی محله پایین ومحله بالا دودستگاه اتوبوس داشت که صبح ها از روستا مسافرین را به شهرضا میبرد وهنگام غروب مسافرین ووسایل مورد نیاز مردم را به روستا می آورد نسبت به اکنون از وضعیت حمل ونقل مرتب تر وبهتری برخورداربود درمحله ای که معروف به بلند بود در کنار گاراژ اتوبوس حتی قهوه خانه ومسافرخانه ای وجود داشت که به مسافرینی که از روستاهای دیگر برای رفتن به روستای خود مجبور به ماندن بودند خدمات ارایه می داد

                    

پیرمردی کهن سال درآفتاب پاییزی ودرحال استراحت                                                                

وضعیت اقتصادی روستا در گذشته وحال روستای اسفرجان درچند دهه گذشته از نظر اقتصادی دارای کسب وکار پررونقی بوده است ویکی از روستاهای موفق وپرمشغله بوده است انواع مواد ومایحتاج خوراکی وپوشاکی و دیگر لوازم ووسایل مورد نیاز یا در روستا تولید می شده با از شهرضا که نزدیکترین شهر به اسفرجان می شده عرضه میگردیده بطوریکه نسبت به روستاهای اطراف دارای مرکزیت بوده وبرای خرید وفروش ومعامله وتعویض اجنا س خود از روستاهای همجوار به اینجا می آمده اند از نظر محصولات تولیدی وکشاورزی ومواد غذایی کاملا خود کفا بوده وبخشی از نیاز شهر ها را نیز تامین میکرده است همچنین مشاغلی از فبیل نجاری وآهنگری وپینه دوزی وگیوه دوزی بسیار فعال بوده ود راین زمینه نیاز عشایر اطراف روستا به آن کاملا وابسته بوده است د رهر منزلی دام وطیور برای تامین مصارف خانواده وروستا وجود داشته است شیر ولبنیات وتخم مرغ وگوشت و دیگر موادغذایی به وفور درروستا یافت می شده وبعلت قرار گرفتن بر سر راه حنا وکمه ودیگر روستاهای سمیرم گذشته پررونقی داشته است از میوه های مرغوب روستا برای تهیه انواع خشکبار که جنبه صادرات نیز برای روستا وبرای ساکنان آن ممر درآمد فراوانی نیز بوده که شامل گردو وبادام وآلبالو وزرد آلو وانگور وکشمش برگه زردآلو وجوزقند وغیره می شده است دامپروری وکشاورزی رونق بسیار داشته واز نظر گندم وجو وحبوبات به خودکفایی رسیده بود در زمستانها آجیل شبهای بلند زمستانی درپشت کرسی تمام درروستا تهیه می شده است درحال حاضر متاسفانه با توجه به کوچ طبقه جوانان جویای کار به شهرها واز کارافتادگی جمعیت موجود که تعدادی از پیرمردان وپیرزنان هستند رونق اقتصادی

            

پیرمردان وپیرزنان با صفای روستا که عامل صفا وصمیمیت وخیر وبرکت در روستا بودند

گذشته به هیچ روی وجود ندارد وفقط یاد وخاطرات آن در اذهان به یادگارمانده است حتی متاسفانه دیگر کمتر کسی مبادرت به تهیه خشکبار می کند و اگر محصولی از دست سرما وتگرگ وطوفان جان سالم به در ببرد توسط واسطه ها به شهر سرازیر می گردد دیگر از آن همه مرغ وخروس محلی وگاووگوسفند در منازل اثری به جای نمانده است بط.ریکه اگر یکروز جلوی عبورومرور انواع وانت بارهای کوچک به روستا گرفته شود که حاوی انواع مواد غذایی از شیرپاستوریزه گرفته تا آرد وشکر وروغن وغیره مردم روستا با مشکل بسیار بزرگی روبرو خواهند شد درگذشته هنگام پخت نان در منازل بوی نان تازه تا چند محله آن طرفتر به مشام میرسید وامروز علاوه براینکه پخت نان توسط چند نانوایی انجام میگیرد آرد از شهرها به روستا آورده میشود امروزه حتی عشایر به تنور گازی وکپسول گاز وابسته شده اند زندگی شهری تاثیر های منفی خود را نیز بر اهالی گذاشته است وچنان وابستگی به تکنولژی برای آنان فراهم ساخته که اگر ساعتی آب وبرق روستا قطع شود زندگی درروستا را کاملا فلج خواهد کرد روستایی که تا چند دهه پیش در تمام زمینه ها کاملا خودکفا بوده است با آشنایی با زندگی شهری به یک مصرف کننده نیازمند تبدیل شده است البته میتوان ادعا کرد که زندگی بشر در نتیجه پیشرفت تکنولژی وماشین آلات راحت تر شده است ولی به قیمت از دست دادن آرامش وآسایش وصفا وصمیمیتی که بر زندگانی فردفرد مردم ساده وبی آلایش روستا درگذشته حاکم بوده است که این پرسش پیش می آید که آیا ارزش آن را داشته است که هرکس با تعبیر خاص خود می تواند به آن پاسخ گوید راستی یادش به خیر بوی کاهگل بارانزده که آهن وآجر جای آنرا گرفته بوی نان تازه و یا حتی بوی بز و پشم گوسفندانی که دیگر وجو خارجی ندارند روستایی که به قول اهالی مانند قهوه خانه ای است که باید پول را در شهر ها در آورد ودر اینجا خرج کردوالسلام

                      

پیرمردان وپیرزنان روستا که با خاطرات وآداب و رسوم گذشته بخشی از فرهنگ پربار روستا را به آیندگان انتقال می دهند

*********************************************************

شهدای جنگ تحمیلی عراق وایران از روستای اسفرجان نیز مانند نقاط دیگر کشور در طول جنگ هشت ساله برای دفاع ازکشور عزیزمان ایران عده بسیاری رهسپار جبهه های جنگ شدند که از بین آنان حدود50نفر درراه دفاع از این آب وخاک یا به شهادت رسیدند ویا مفقود ویا به اسارت در آمدند که برای زنده نگهداشتن یاد وخاطره آنان در اینجا به ذکر اسامی آنان می پردازیم که در تکیه شهدادرصحن امامزاده عبدالمطلب به خاک سپرده شده اند یاد خاطر آنان گرامی باد

تصویر تکیه شهدا را در کنار صحن امامزاده نشان می دهد

بهنام افکارامیریون سال1361درفاو-قدرت الله کاظمی سال1361درعین خوش-محمد کاظمیدرسال1365درفاو-ابراهیم کاظم پوردرسال1363درجنوب-سیدابوالقاسم میرکاظمی درسال1360درآبادان-سید احمد میرکاظمی درسال1365درشلمچه-سیدابراهیم میرکاظمی درسال1361دردشتعباس-محمدمحمدرضاییدرسال1365درشلمچه-سیدحسام میرحسینی درسال1360درچزابه-محمود ناطغیان درسال1362درمریوان-حسین دهقانی درسال1364دراروندرود-مرتضی بهزادیپوردرسال1365درشلمچه-ذبیح الله بهرامی درسال1361دردشت عباس-محمد باقر بهرامی درسال1364درفاو-حسین پورطاهرزاده درسال1365درفاو-محمد جهان بخش درسال1365درشلمچه-عبدالرحیم حاج هاشمی درسال1362دراروندرود-سید محمود حقانی درسال1363درشرق دجله-احمدسلطانپوردرسال1363درجزیره مجنون-غلامرضا شریفزاده درسال1361درجنوب-سیداحمد میرکاظمی درسال1362درمریوان- آیت الله حاج هاشمی درسال1364دراروندرود-مصطفی روشنایی درسال1363درجنوب-احمدرضا سلطانی پوردرسال1365درام الرصاص-خدابخش طاهرپور درسال1358درکردستان-محمد عباسپوردرسال1362درجزیره مجنون-محمودعباسپوردرسال1363درشرق دجله-نبی الله حاج هاشمی درسال1361درعملیات محرم-علیرضا فرهادی درسال1361 درعملیات محرم-محمد میرکاظمی درسال1361 عملیات محرم-مظاهرمحمد رضایی درسال1361درعملیات محرم-ذبیح الله ناطغیان درسال1361 درعملیات محرم-علیرضا ایزدیان درسال1365درام الرصاص-شیرزادخوش نظر درسال 1359درجاده آبادان- بهرام حاج هاشمی درسال1362درکردستان-غلامحسین بهزادی پور درسال1365درغرب-مسلم خوش نظر درسال1364درشرهانیه-قربانعلی سلمانی پور درسال 1364فاو-علی کبیری درسال1364دراشنویه-محمدعلی محمدرحیمی درسال1364درخرمشهر-ماشالله محمدرضایی درسال1366درپاسگاه زید-تیمورمحمدرحیمی درسال1360درسوسنگرد-یدالله حداد درسال1362خلیج فارس-محمدعلی امیری درسال1361دررقابیه-عده دیگری از شهدا هستند که درتکیه شهدای شهرضا ویا اصفهان ویا دیگر شهرها به خاک سپرده شداند که ممکن است نامشان دراینجا نیامده باشد یادشان گرامی باد

*************************************************************

نقشه روستا که موقعیت روستا را در بین مناطق اطراف نشان می دهد

فرضیه شکسته شدن سد واثرات بجا مانده از این واقعه در روستا آنچه کاملا مشخص است و بنا به گفته سالمندان  ساکن روستا ساکنان فعلی روستا ساکنانا قبلی و اصلی روستا نبوده اند این مردمان از اطراف واکناف و آبادیهای دیگر به دلایل مختلف خودرا به اسفرچان رسانده وبا توجه به موقعیت آب و هوایی و اقتصادی و یا هر دلیل دیگری در اینجا سکنی گزیده اند عده ای از بروجن وامین آباد وایزد خواست وجرقویه به این منطقه خوش آب و هوا رحل اقافت افکنده اند البته در  مورد شکسته شدن سدی که هنوز دیواره های آن در دوسمت شمالی و جنوبی رودخانه وجود دارد و وجود آن را نمی توان نادیده گرفت داستانها وشایعات زیادی بر سر زبانها است که صحت وسقم آن به دلیل نبود اطلاعات مکتوب و موثق جای بحث دارد به هر حال یکی از این داستانها می گوید در جای فعلی روستا شهر و یا روستای بزرگی بنام نیلاب گر گاب و یا اسپرگان وجود داشته که در اثر احمال مسئول سد که دریچه هار ا به موقع با توجه به بارندگی شدید در آن دوره باز نکرده سد شکسته شده به هرحال انچه مشخص است سدی در اینجا بوده که در اثر هر حادثه  طبیعی مانند سیل وزلزله و یا رانش زمین و عدم مقاوت دیواره های سد از ناحیه مرکزی شکسته شده است که قسمتهایی از دیواره شکسته شده تا چندین سال قبل در چندین کیلومتری قسمت شرقی روستا و در مسیر روذخانه قابل رویت بود در هرصورت با توجه به اینکه در زمان ساخت سد مسئله تولید انرژی مطرح نبو ده و تا چندین سال گذشته وضعیت آب روستا بسیار خوب بوده بطوریکه تمام جویهای اصلی لبالب از آب بوده وحتی آب اضافی از طریق رودخانه به مناطق دیگر انتقال می یافته است ساخت سد برروی این رودخانه  وبرای روستایی که زمینهای کشاورزی زیادی ندارد چون کل مساحت باغات ومزارع  بالغ بر2800جریب می باشد توجیه اقتصادی نداشته وبا توجه به محل قرار داشتن سد در فاصله بین دوکوه بزرگ با دریاچه و آبگیر بسیار بزرگ شاید شهر بزرگی در این محل وجود داشته که ساخت این سد را  درقرن هفتم هجری طبق آنچه در تواریخ به آن نسبت می دهند مورد توجه قرار گرفته است در هرصورت  انچه مسلم است این نکته است که با بررسی منطقه در قسمت شرقی روستا مسیر رودخانه به هر دلیل در طول سالیان زیاد تغییر نموده است در قسمت شرقی یعنی در محله پایین منطقه وسیعی قرار دارد که در زیر خاک سطحی آن که حدود 30تا40سانتیمتر است  پوشیده از شن و ماسه وسنگهای کوچک وقلوه سنگهایی است که در کف رودخانه ها قابل مشاهده است این منطقه پوشیده از شن حتی بطول چندین کیلومتر تا قسمت شمالی روستا و تا سمت راست جاده شهرضا به اسفرجان وجود دارد که نشان از حرکت ناگهانی سیل آب در سطح بسیار وسیعی را دارد باتوجه به این نکته که رودخانه در هیچ زمانی نمی توانسته این قدر وسعت داشته باشد نکته قابل توجه دیگر اینکه در چند سال پیش و هنگام برداشت شن برای زیر سازی خیابانهای روستا استخوانهای بسیاری از همان نقاط بوضوح قابل مشاهده بود که با توجه به سطحی که استخوانها بصورت نامرتب در آن پیدا شده بود نمی توانسته که گورستان باشد  در بین استخوانهای بدست آمده استخوانهای  ساق دست وپاهایی وجود داشت که نشان از قد وقامت بلند و نشاندهده این نکته بود که مردمان دفن شده بر زیر لایه های شن بسیار قوی هیکل و درشت اندام بوده اند که شاید درستی شکسته شدن ناگهانی ومدفون شدن مردمانی که در زیر این سد چه در شهری بزرگ و یا روستایی زندگی می کرده اند را تقویت می کند نکته دیگر اینکه گفته می شود محل قبلی روستا در جای فعلی نبوده و در قسمت جنوب غربی جای کنونی در طرف مقابل رودخانه در منطقه چغادک و یا چغارک و در قسمتی که به آن تختیا گفته می شود وجود داشته در این قسمت تپه بزرگی وجود دارد که به جول کفتری بین اهالی شهرت دارد یعنی تاج کبوتر در بالای این تپه بزرگ اثراتی قابل مشاهده است  که نشان می دهد در این محل قبلا قلعه و یا بنایی سنگی وجود داشته چون اثر پی های ساختمان که با سنگ وبطور مرتب پیده شده هم اکنون نیز وجود دارد همچنین قطعات کوچک از سفالهای پخته شده در همان قسمت بر بالای تپه قابل مشاهده است همچنین  با مقایسه خاکهای اطراف تپه با بقیه قسمت ها متوجه می شویم که نوع خاک دستی است و از جایی دیگر برای ساخت وساز سنگ ها به آنجا انتقال یافته که رنگی شبیه گچ دارد  و خاک گچی است در هر صورت با توجه به قطعات سفال موجود در آن ناحیه که نشان از پخته بودن سفالها و حرارت دیدن آن  قابل تشخیص است شاید آتشکده ای در این نقطه و بر بالای این تپه بلند وجود داشته که نسبت به فرضیه ای دیگر منطقی تر به نظر می رسد که نیاز به تحقیق و بررسی بسیار دقیق تری دارد در هر صورت اینها موارد وشواهدی هستند که در حال حاضر وجود آنها را منکر نمی توان شد

 

تپه اي كه آثاري از سفالها وپي ساختمان بر آن ديده مي شود واخيراتوسط گروهي مورد كاووش قرار گرفته

تصویر نمای کلی روستا را نشان می دهد که نشاندهنده امتداد روستا در طول رودخانه است

 

سعی می شود مطالب پس از جمع آوری و تحقیق رفته رفته به سایت اضافه گردد

 

Copyright ©  2007  Esfarjan.ir  All Rights Reserved.