ويژگيهاي جمعيتي روستا

دهستان اسفرجان يكي از دهستان‌هاي شهرستان شهرضا در استان اصفهان است كه با وسعتي معادل1060 كيلومتر مربع، 7785 نفر جمعيت را در 3 روستاي اسفرجان، هونجان و امين‌آباد جاي داده است.

   با توجه به مطالعات انجام شده، اقليم منطقه از نوع اقاليم خشك تا خشك سرد است. متوسط بارندگي آن در يك دوره 36 ساله در حدود 2/162 ميلي‌متر و متوسط دماي آن در حدود 9/12 درجه سانتي‌گراد مي باشد.

   مهمترين منابع آب منطقه را رودخانه زرچشمه، 16 دهنه چشمه، 39 رشته قنات و 49 حلقه چاه تشكيل مي‌دهند. حجم آب قابل استحصال آنها در سال 1383 به ترتيب 18 ، 4 و18 ميليون متر مكعب است كه حدود 2400 هكتار زمين توسط آنها آبياري مي شود.

  بررسي ويژگيهاي اقتصادي منطقه نشان مي‌دهد كه در حدود 7/68 درصد از درآمد اهالي اين منطقه از طريق فعاليت در بخش كشاورزي تامين مي‌شود كه نشان‌دهنده اهميت كليدي اين بخش در اقتصاد منطقه است. ساير منابع درآمدي ساكنين محل را به ترتيب بخش خدمات با 96/21 درصد و در نهايت بخش صنعت با 33/9 درصد شامل مي‌شود.

   در بررسي خصوصيات جمعيتي منطقه مشخص شد كه منطقه داراي 7785 نفر جمعيت است كه به ترتيب در روستاي اسفرجان با 3215 نفر، هونجان 3277 نفر و امين‌آباد با 1293 نفر ساكن مي‌باشند. از اين تعداد جمعيت در حدود 5/35 درصد در گروه سني 19- 0 ساله، 7/51 درصد در گروه سني 64- 20 ساله و 8/12 درصد در گروه سني 65 سال و بالاتر قرار دارند. همچنين از 2347 نفر شاغلين منطقه، در حدود 1412 نفر در بخش كشاورزي، 593 نفر در بخش خدمات و 342 نفر در بخش صنعت مشغول به فعاليت هستند.

   كشاورزي محور اصلي توليد در منطقه بوده و نقش مهمي را در تامين اشتغال و معيشت بخش زيادي از ساكنين اين منطقه دارد. براي اثبات اين ادعا اقدام به بررسي رابطه بين منابع آب و سطح زير كشت شده است. در اين رابطه ضريب همبستگي به دست آمده رقم بالايي را نشان مي دهد. بطوري  كه در سال هايي كه حجم منابع آب افزايش يافته، سطح زير كشت محصولات كشاورزي نيز افزايش پيدا كرده است وبالعكس. همچنين اقدام به بررسي رابطه بين حجم منابع آب و راندمان توليد انواع محصولات كشاورزي گرديده كه تقريباً همانند رابطه قبلي بوده است. پس از بررسي رابطه بين حجم منابع آب و ميزان رشد جمعيت به اين نتيجه رسيديم كه در دوره‌اي كه ميزان دبي منابع آب كاهش يافته، ميزان رشد جمعيت نيز كاهش يافته است، به صورتي كه طي دوره       75-1365 كمترين ميزان رشد جمعيت را در منطقه شاهد هستيم.

   با توجه به شرايط اقليمي و قابليت اراضي، عامل اصلي ركود در بخش كشاورزي كمبود آب است، گرچه عواملي از قبيل ناتواني مالي كشاورزان، كوچك بودن اندازه اراضي، عدم آموزش كشاورزان، استفاده نا مطلوب از ماشين آلات كشاورزي و روش هاي سنتي انتقال آب و آبياري وغيره نيز بي تاثير نيستند. بطوري كه در نمودارشماره(1-6) مشاهده مي شود، منابع آب به عنوان اصلي ترين عامل در بخش كشاورزي نقش ايفا مي كند

                           

Rounded Rectangle: بهبود شرايط زندگي
                                                                                                         

2-6: آزمون فرضيه

فرضيه اول تحقيق «كمبود وبحران آب عامل محدود كننده در توسعه روستايي منطقه تحت مطالعه است» به صورت زير اثبات مي شود:

1- افزايش سطح زير كشت رابطه مستقيم ومعنا داري با حجم منابع آب دارد. به طوري كه در سال هايي كه منابع آب افزايش يافته اند، سطح زير كشت نيز افزايش يافته و بالعكس، زيرا به دليل كمبود آب از 6950هكتار اراضي قابل كشت منطقه تنها حدود 34 درصد آن به زير كشت انواع محصولات كشاورزي رفته اند(سال زراعي82-1381) و بقيه اراضي به صورت آيش(150هكتار) و باير(4400هكتار) رها شده اند.

2- عملكرد محصولات كشاورزي يا راندمان توليد محصولات كشاورزي رابطه مثبت و معني داري با منابع آب داشته است، بطوري كه كمبود منابع آب در بعضي از سال ها باعث كاهش راندمان توليد شده است.

3- بيشترين مهاجرت روستائيان به نواحي ديگر درست در سال هايي(75- 1365)صورت گرفته كه ميزان دبي رودخانه زرچشمه كاهش داشته است، در اين دوره روستاهاي اسفرجان و هونجان با 1/2- و 39/1- درصد به ترتيب كمترين رشد جمعيت را نشان    مي دهند. اين مساله در حالي است كه روستاهاي مذكور بيشترين تعداد شاغلين بخش كشاورزي را دارا بوده اند، به گونه اي كه به ترتيب 54/56 و 07/65 درصد از كل شاغلين اين روستاها را شامل مي شود.

فرضيه دوم تحقيق« علاوه بر كمبود و بحران منابع آب، ضعف مديريت بهره برداري نيز فرايندي متداول است» به صورت زير قابل اثبات است:

   براساس مطالعات انجام شده و از طريق مقايسه سطح زير كشت هر كدام از منابع آب و دبي آن مشخص مي گردد كه غالبا" از حدود 40 درصد آب موجود به صورت سنتي بهره برداري مي شود اين در حالي است كه بخش زيادي از آب موجود منطقه بويژه آب رودخانه زرچشمه به صورت سيلابهاي مكرر ساليانه از دسترس خارج مي شود. در رابطه با آب قنوات و چشمه ها نيز بطوري كه مشخص شد، ساليانه حدود 3/5 ميليون متر مكعب آب بدون استفاده و بيهوده جريان مي يابد كه وجود چنين مواردي از عدم وجود يا ضعف مديريت منابع آب در جهت بهره برداري مطلوب از آنها ناشي مي شود.

 

3-6: مسايل و مشكلات

مهمترين مسايل و مشكلاتي كه طي اين بررسي به نظر مي رسد به شرح زير است:

1-  پايين بودن راندمان آبياري در سطح منطقه:

 با توجه به روش‌هاي موجود آبياري كه غالباً سنتي بوده و تلفات آب در آنها زياد است،  از منابع آب موجود به طرز صحيحي استفاده نمي‌شود به طوري كه اين مسئله را مي‌توان از مقايسه سطح زيركشت و دبي هر كدام از منابع آبي دريافت نمود.در اين ارتباط عوامل زير به عنوان مهمترين عوامل موثر در تلفات آب شناخته شده اند:

·        تلفات ناشي از نشت آب در مسير كانال

·        تلفات ناشي از تبخير در مسير كانال‌ها

·        فرسوده بودن شبكه توزيع آب

·        عدم توجه به لايروبي به موقع كانال‌هاي آبياري

همچنين رسوم محلي و سنتي توزيع آب، در بسياري موارد غيرعلمي است و تغيير اين رسوم مي‌تواند باعث بهبود وضع راندمان آبياري شود. مقدار زيادي آب از طريق تبخير و نفوذ عمقي در خاك تلف مي‌شود. در منطقه مورد مطالعه معمول‌ترين روش رساندن آب به مزارع روش تناوبي است. به اين صورت كه آب رودخانه زرچشمه 5 روز متعلق به اراضي اسفرجان، 3 روز متعلق به روستاي هونجان و 2 روز متعلق به اراضي ماش مي‌باشد. وسايل اندازه‌گيري در شبكه‌هاي توزيع آب منظور نشده و مقدار آبي كه به مزرعه داده مي‌شود، كنترل نمي‌شود و تمامي جريان آب در كانال يا بند اصلي، به تناوب به قسمت‌هاي كشت شده اختصاص داده مي‌شود. در نتيجه، زارعين تنها در زمان‌هايي كه آب به آنان اختصاص داده شده مي‌توانند آبياري كنند كه در بسياري موارد، زمان تخصيص آب با نياز زارعين منطبق نمي‌باشد. در بسياري از موارد، هدر رفتن آب ازطريق نفوذ عمقي به علت عدم وجود پوشش آنها، امري عادي است.

   اگر چه از ميزان آب هدر رفته اطلاعات دقيقي در دست نيست، شواهد نشان مي‌دهد كه اين هرزروي‌ها نسبتاً زياد مي‌باشد. به علاوه وجود علف‌هاي آبزي در كنار انهار آبياري، به هدر رفتن آب كمك مي‌كند. در طول رساندن آب به مزرعه، مقدار زيادي آب به علت طرح غلط سيستم آبرساني به هدر مي‌رود. كانال‌هاي آبرساني معمولاً براساس كوتاهترين راه رساندن آب به مزرعه طرح‌ريزي نشده‌اند. كانال‌هاي طويل كه كانال‌هاي فرعي از آنها منشعب مي‌شود، مزارع را قطع مي‌كنند و با اين عمل به هدر رفتن آب از طريق نفوذ در خاك كمك مي‌كنند.

   در همين رابطه، بايد ذكر كرد كه راندمان آبياري علاوه بر آن چه كه قبلاً ذكر شده است، در سطح مزارع و باغات نيز پايين است كه در زير مهمترين عوامل پايين بودن راندمان آبياري در مزارع و باغات بيان شده است :

·        نامناسب بودن اندازه و شكل مزارع در ارتباط با نحوه آبياري

·        عدم استفاده از روش‌هاي مناسب آبياري

·        عدم يكنواختي شيب اراضي و وجود پستي‌ و بلندي در مزارع و باغات

·  عدم توجه به نفوذ عمقي آب در مزارع ( برخي از كشاورزان فقط رواناب سطحي را جزء تلفات به حساب مي‌آورند)

·        طول نامناسب كرتها

·        مقدار نامناسب دبي ورودي به داخل كرتها

·  نوبتي بودن آبياري ( اين عامل سبب مي‌شود كه به نياز واقعي گياهان توجه كافي نشود و زمان آبياري صرفاً با نوبت تنظيم شود، هر چند كه نياز آبي گياه قبلاً مرتفع شده باشد)

·        نامناسب بودن الگو و تراكم كشت با ميزان آب رها شده در مزارع

·        عدم توجه به سطح زيركشت با مقدار آب تحويلي

 

2-  عدم محافظت از قنات‌هاي منطقه:

قنات‌ها يكي از مهمترين منابع تامين آب كشاورزي منطقه مي‌باشند. با وجود اين، آن طوري كه مي‌بايد از قناتهاي موجود حفاظت نشده و تعدادي از آنها رو به ويراني گذاشته و تعدادي نيز با كاهش ميزان دبي درمقايسه با سال‌هاي قبل روبرو هستند. اين در حالي است كه در احداث قنات‌ها هزينه‌هاي هنگفتي طي ساليان دراز صرف شده است.

 

3-  عدم توجه به مسايل مديريتي يا سوء مديريت منابع آب منطقه در زمينه اموري مثل پوشش و لايروبي كانال‌هاي آبياري و بروز سيلابهاي مكرر ساليانه كه علاوه بر خروج حجم عظيمي از منابع آبي مورد نياز منطقه، باعث تخريب مزارع، باغات و تاسيسات اطراف مسير خود نيز مي‌شود. البته يكي از عوامل بروز چنين خسارتهايي عدم رعايت حريم رودخانه است.

 

4-  كوچك بودن اندازه قطعات زمين‌هاي كشاورزي منطقه كه استفاده از روش‌هاي نوين آبياري را با مشكل روبه‌رو ساخته و از سوي ديگر به دليل كوچك بودن اندازه زمين هاي قابل ‌بهره‌برداري، توان تامين درآمد كافي براي مالكين آنها را ندارد.

 

5-  محدود بودن امكانات ذخيره آب موجود و نوسانات آن در سال‌هاي مختلف باعث شده كه افزايش سطح زيركشت محصولات كشاورزي به شدت وابسته به نوسانات منابع آب باشد كه اين مسئله در عدم ثبات وضعيت اقتصادي كشاورزان موثر بوده و باعث مي‌شود كه كشاورزي را به يك فعاليت غيرقابل پيش‌بيني و تغييرپذير تبديل نموده وانگيزه لازم جهت سرمايه‌گذاري و اشتغال به اين فعاليت را ايجاد ننمايد و زمينه مهاجرت روستائيان را فراهم نمايد.

 

6-  نوسان قيمت محصولات كشاورزي طي سال‌هاي مختلف كه مهمترين عامل اين مسئله عدم توجه به مساله منطقه اي نمودن كشت و پيامدهاي آن از يك سو و وجود واسطه‌ها و سلف خرها از سوي ديگر مي‌باشد كه هر ساله از اين طريق درآمد هنگفتي را نصيب خود مي‌كنند.

 

7-  ضعف ساير بخش‌هاي اقتصادي در رابطه با ايجاد فرصت‌هاي شغلي و تامين درآمد براي ساكنين محل كه بايد به اين مسئله توجه بيشتري نمود و در جهت متنوع‌سازي فعاليت‌هاي اقتصادي در سطح منطقه اقدام شود، به ويژه به بخش صنعت توجه ويژه‌اي نمود زيرا ايجاد و گسترش صنايع مرتبط با پتانسيل منطقه مي‌تواند نقش موثري در توسعه منطقه داشته باشد.

 

4-6: پيشنهادات

با توجه به اين كه بخش كشاورزي مهمترين فعاليت اقتصادي در منطقه مورد مطالعه مي‌باشد و بخش زيادي از آب موجود در بخش كشاورزي مصرف مي‌شود، پيشنهاداتي كه ذيلاً ارائه مي‌گردد، به طور عمده به اين بخش مربوط مي‌شوند. در اين رابطه مهمترين استراتژي را كه مي‌توان اتخاذ نمود بهبود مديريت آب و آبياري و اقدامات و برنامه‌هاي مرتبط با آن است كه در ادامه ارائه خواهند شد.

 

1-  افزايش راندمان انتقال و توزيع آب

-  عمليات تجهيز و نوسازي اراضي: اين عمليات منجر به كاهش اتلاف آب و بالا رفتن راندمان توزيع آب در سطح مزرعه مي‌شود و شامل: قطعه‌بندي، تسطيح اراضي، جاده‌هاي بين مزارع و آماده‌سازي زمين براي كاربرد سيستم‌هاي آبياري ثقلي مي‌باشد.

-   جايگزيني سيستم‌هاي مدرن آبياري تحت فشاركه استفاده از اين سيستم‌ها داراي مزاياي زير است:

الف: در اين روش‌ها مقدار آبي كه در سطح زمين پخش مي‌شود اندك است.

ب:  از آب موجود به بهترين وجه استفاده مي‌شود و فقط قسمتي از سطح زمين كه ريشه در آن قرار دارد خيس مي‌شود.

 ج: اهميت ويژه روش‌هاي نوين آبياري در بالا بودن نسبي راندمان آبياري است. به طوري كه                          راندمان اين روش‌ها به طور متوسط بيش از دو برابر روش‌هاي آبياري ثقلي است. مثلا سيستم‌ آبياري باراني داراي راندمان متوسط 70 درصد و سيستم آبياري قطره‌اي داراي راندمان بالاي 90 درصد است. در كشاورزي پيشرفته امروزي گسترش سيستم‌هاي آبياري تحت فشار به مفهوم افزايش توليدات كشاورزي و عملكرد بيشتر محصول است. در عين حال بايد توجه داشت تا از شور شدن خاك در اين رابطه جلوگيري شود.

 

2-  فراهم نمودن شرايط لازم براي يكپارچه نمودن اراضي كشاورزي:

بزرگترين مشكل كشاورزي منطقه و كشور، تقسيم تدريجي اراضي كشاورزي مي‌باشد، اين معضل باعث پايين آمدن راندمان كشاورزي است و جهت انجام مكانيزاسيون كشاورزي در امور كاشت، داشت و برداشت، مشكل‌ساز است و لذا يكپارچه نمودن اين اراضي داراي اهميت بسيار زيادي است كه در اين رابطه تشكيل تعاوني‌هاي توليد و حمايت دولت از اين تعاوني‌ها و كشاورزاني كه به اين تعاوني‌ها مي‌پيوندند داراي اهميت بسيار زيادي است.

3-  صدور اسناد رسمي مالكيت اراضي روستائيان يا پذيرش اسناد فعلي براي اعطاي وام از سوي بانك ها

 

4-  اعطاي وام ها و اعتبارات:

به منظور تحقق اهداف يك طرح توسعه به منظور افزايش توليد در واحد سطح و ايجاد تاسيسات آبي و استفاده از شيوه هاي نوين آبياري بايد اعتباراتي توسط دولت به طرح هاي عمراني تخصيص داده شود كه باز پرداخت آن به صورت هاي طويل المدت، متوسط و كوتاه مدت بر حسب نوع نياز مي تواند باشد . شايان ذكر است، اعتباراتي كه توسط بانك ها در اختيار كشاورزان قرار       مي گيرد، در صورتي مي تواند نقش موثري در توسعه داشته باشد كه پس از پرداخت وام، مرتبا" بين بانك و وام گيرنده تماس برقرار باشد يا به عبارت ديگر بانك بر اعتبارات پرداخت شده كنترل و نظارت نمايد تا وام گيرنده براساس آنچه كه جهت پرداخت وام تصويب شده است، از وام هاي دريافتي استفاده نمايد.

 

5-  پوشش انهار و كانال‌هاي آبياري:

 جهت رسيدن به هدف افزايش راندمان انتقال و توزيع آب، موثرترين كار، پوشش انهار است. براي اين كار بايد طرحي براي كانال‌هاي اصلي و كانال‌هاي مزارع تدوين شود و دولت در اين زمينه ضمن ارائه خدمات فني و فعاليت‌هاي ترويجي، يارانه مناسبي به كشاورزان و ساير افراد كه در اين مسئله دخيل هستند، پرداخت نمايد.

6-  حفاظت از قنوات و چشمه‌ها:

قنات و چشمه به صورتي كه بيان شد از مهمترين منابع تامين آب كشاورزي به حساب مي‌آيند. با توجه به ارزش زيادي كه قنات در كشاورزي منطقه دارد جا دارد كه در حفاظت و حراست از آنها بيش از اين كوشش شود. از طرف ديگر، چون آب قنات و چشمه چند ماه از سال ( بين 5-2 ماه) خارج از فصل آبياري بيهوده در سطح زمين جريان مي‌يابد، كه باعث تخليه ذخيره آب زيرزميني خواهد شد. اگر فرض كنيم كه به طور متوسط 3 ماه از سال، آب قنات‌ها و چشمه‌ها بدون استفاده جاري باشد، با توجه به اين كه كل آب تخليه شده توسط اين دو منبع حدود 670 ليتر در ثانيه برآورد گرديده، ملاحظه مي‌شود كه طي اين مدت حدود 3/5 ميليون متر مكعب آب تلف مي شود. براي جلوگيري از اتلاف آب مي‌توان جريان زمستاني آب چشمه‌ها و قنات‌ها را به ترتيبي مهار كرده و از آن براي تغذيه مصنوعي آبخانه استفاده كرد.

7-  توجه به مسئله تغذيه مصنوعي:

در منطقه مورد مطالعه مقدار نسبتاً زيادي از جريان‌هاي سطحي، به ويژه سيلابها، به علت عدم كنترل، نهايتاً به صورت تبخير، نفوذ به زمين و از دسترس كشاورزان خارج مي‌شود، يكي از راههايي كه مي‌توان از اين گونه آبها تا حدودي استفاده كرد، تزريق مصنوعي سيلابها در آبخانه‌هاي زيرزميني است. با ذخيره كردن سيلابها در زيرزمين اولاً مانع تبخير شديد نزولات آسماني مي‌شويم. ثانياً منابع آبهاي زيرزميني تقويت شده، آبهاي چاه‌ها، قنات‌ها و چشمه‌ها افزايش مي‌يابد. ثالثاً از خسارات سيلابها نيز جلوگيري مي‌شود.

 

8-  برنامه‌ريزي آبياري در جهت حداكثر كردن بازده آب:

 در رابطه با برنامه ريزي آبياري در سطح مزرعه بايد به دو مسئله زير توجه نمود:

الف: تعيين مقدار بهينه آبياري هر محصول

ب: تخصيص بهينه آب در طول دوره رشد هر محصول يعني تعيين زمان مناسب هر آبياري

 

9-  در رابطه با افزايش توليدات دامي منطقه نيز موارد زير توصيه مي‌گردد:

الف: تشكيل شركت‌هاي تعاوني جهت مشاركت دامپروران منطقه

ب: آموزش برنامه‌هاي اصلاح نژاد ازطريق دورگه گيري توسط نرهاي اصيل و برجسته بومي

ج: تامين اعتبارات لازم براي دامداران منطقه براي رونق و ترويج دامپروري

د: جمع‌آوري و توزيع شير توليد شده از دام‌ها و تحويل آن به كارخانجات شير پاستوريزه

هـ: تهيه خوراك استاندارد براي دام‌ها و رعايت معيارهاي صحيح تغذيه، متناسب با توليدات دامي

و: تربيت نيروي انساني كارآمد براي اداره دامداري‌ها از طريق داير نمودن دوره‌هاي علمي و عملي در سطح منطقه

ز: شناخت دام‌هاي بومي منطقه از لحاظ شير و گوشت و انتخاب دام‌هاي خوب و اقدام به اصلاح‌نژاد آنها و غيره

 

10-  ايجاد كارخانه هاي كنسرو سازي:

ايجاد كارخانجات كنسروسازي اهميت بسياري در بالا بردن قابليت نگهداري، حمل ونقل وبازار رساني محصولات توليدي منطقه داشته و همين طور نقش مهمي در بالا بردن درآمدهاي اقتصادي منطقه ايفا خواهد نمود.

11-  ايجاد تنوع در فعاليت هاي اقتصادي روستاهاي منطقه و فراهم نمودن زمينه فعاليت‌هاي غيركشاورزي همگام با كشاورزي، به ويژه ايجاد صنايع روستايي. بايد در جهت كمك به بهره‌وري بيشتر نيروي كار از طريق حذف فعاليت‌هاي كم بازده، افزايش تخصص و بهره‌برداري بهتر از مواد خام منطقه سرمايه‌گذاري نمود. اين سرمايه‌گذاري‌ها بايد فرصت‌هاي بيشتري جهت اشتغال و درآمد ايجاد كنند، تا كليه نيروي كار موجود در روستاها را در جهت فعاليت‌هاي اصلي اقتصادي به كار گيرد. بنابراين در استراتژي‌هاي توسعه روستايي بايد به مسئله متنوع‌سازي اقتصاد روستايي و كارا نمودن آن از طريق انواع فعاليت‌هاي اقتصادي، به ويژه صنعتي كردن روستاها توجه ويژه‌اي نمود.

 

 

 
 

Copyright ©  2007  Esfarjan.ir  All Rights Reserved.